اولین عیدنوروز واولین مسافرت هستی جون ... .
دخترقشنگم ، توی فامیل بابایی رسمه که عیدنوروز روهمه دور هم جمع می شن وباهم جشن می گیرن.وسال 1389 تودرکنارمن وباباجون بودی .اون سال عید همگی خونه دایی مهدی بودیم.
نازنینم ، برات قشنگترین هارودرکنار بهترین ها ارزو می کنم... .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی