هستیهستی، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

هستی پرنسس مامانی و بابایی

عروسی زندایی پریسا

دخترنازم دیروزظهر رفتیم نیشابور.چون دامادی دایی امیربودکه مصادف شده بودباعیدغدیرخم.تومثه همیشه شبیه فرشته هاشده بودی .برام خیلی جالب بود،ازبین اون همه دخترنازی که اون جابودن خانمی که عکس می گرفت توروبغل کردتابادایی امیروزندایی پریسا یه عکس جداگونه ازتون بگیره.توازاول تااخرمجلس کنارزندایی ات نشسته بودی ... .   ...
3 آبان 1392

بارون پاییزی

دخترنازم ، دیشب "1392/07/30"بامادر جون رفتیم فرودگاه دنبال باباجون.هواهم خیلی سردشده بود.چون ازصبح داشت بارون می بارید.این اولین بارونی بودکه توفصل پاییزبارید. بابایی یه کیف صورتی خوشگل برات خریده بودمثه کیف سوگندجون.وعمه ازاده جونم یه شلوارخوشگل. دخترم بدون که همیشه دوست دارم هرچندکه توخیلی وقتامنوعصبانی می کنی ... .   ...
1 آبان 1392