خوانندگی
عروسی زندایی پریسا
دخترنازم دیروزظهر رفتیم نیشابور.چون دامادی دایی امیربودکه مصادف شده بودباعیدغدیرخم.تومثه همیشه شبیه فرشته هاشده بودی .برام خیلی جالب بود،ازبین اون همه دخترنازی که اون جابودن خانمی که عکس می گرفت توروبغل کردتابادایی امیروزندایی پریسا یه عکس جداگونه ازتون بگیره.توازاول تااخرمجلس کنارزندایی ات نشسته بودی ... . ...
نویسنده :
مونا و ایمان
19:36
بارون پاییزی
دخترنازم ، دیشب "1392/07/30"بامادر جون رفتیم فرودگاه دنبال باباجون.هواهم خیلی سردشده بود.چون ازصبح داشت بارون می بارید.این اولین بارونی بودکه توفصل پاییزبارید. بابایی یه کیف صورتی خوشگل برات خریده بودمثه کیف سوگندجون.وعمه ازاده جونم یه شلوارخوشگل. دخترم بدون که همیشه دوست دارم هرچندکه توخیلی وقتامنوعصبانی می کنی ... . ...
نویسنده :
مونا و ایمان
14:09
اقاجون ومادرجون
هستی جون اینم یه عکس خوشگل از اقاجون ومادر جون ...
نویسنده :
مونا و ایمان
1:10